چاقو در آب *****
1- یک فیلمنامه تئاتری با فقط 3 شخصیت کاملن معمولی، سیاه و سفید ساخته سال 1962 به زبان فصیح لهستانی با زیرنویس به زبان بلیغ فرانسه، کل ماجرا در قایقی در وسط یک رودخانه، بدون وجود اسلحه، مواد مخدر، پلیس، قتل، سم، قاتل روانی، آدم فضائی، کوسه، اژدها، جادوگر، کوتوله، هنرهای رزمی، جلوه های ویژه.
2- سینما یعنی چه؟ یعنی از مصالح بالا ساختن فیلمی با ویژگی های زیر:
یک ساعت ونیم تنش از لحظه آغاز تا پایان، میخکوب کردن و تسخیر ذهن و روح تماشاگر، شکرخدا کردن که در سینما تماشاگر این فیلم نیستم و می توانم به محض غیرقابل تحمل شدن سطح تنش زیرپوستی فیلم، با سرزدن به کانال های دیگر و تماشای برنامه های مفرحی چون مسابقه رقص لحظاتی از دنیای عذاب آور فیلم رها شوم. حرکات دوربین، و میزانسن هائی که فرسنگ ها از شاهکاری مثل بازرس هم جلوترند. بازیگرانی که تنها کاری که نمی کنند بازی است ولی در یک نگاهشان کل تاریخ بشریت را می توان خواند.
3- لعنت زمین و آسمان بر هر چه لوکاس و اسپیلبرگ و کامرون و بروکهایمر و هر گنده لات آشغالساز دیگر که سینما را به روزی درآورده اند که برای دیدن یک فیلم خوب باید منتظر کارتون های جدید بود.
4- به یاد نمی آورم فیلمی از هیچکاک را که از این اثر سرتر باشد.
5- زیاد با فرهنگ غربی آشنائی ندارم ولی موضوعی اینچنینی هنوز هم حساسیت برانگیز است چه برسد به 40 سال پیش.
6- این فیلم عامدانه از لیست فیلم های برتر منتقدین حذف می شود تا شاهکارهای انسانگرایانه یا فیلم های لطیفتر هیچکاکی در فهرست برترین های تاریخ سینما رژه بروند. فیلمی به این بی پروائی، تلخی، ضد عواطف انسانی، بدون هیچ دورنمای امیدوارانه، آئینه ای از نیمه تاریک تمدن، بی شک نباید هم جائی در میان بهترین فیلم های تاریخ سینما داشته باشد. اگر روزی فاجعه ای در راه باشد و تمدن بشری در آستانه نابودی، باید همه نسخه های این فیلم را از بین برد تا مبادا بدست تمدن های دیگر بیفتد و بدانند انسان چه جانوری بوده است.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home